اين پليس در
طى يكصد سال گذشته و تا پيروزى انقلاب اسلامى در بهمن سال 1357 از
فراز و نشيبهاى متفاوت برخوردار بوده است . پليس ايران براى
مدتهاى طولانى از دو قسمت مهم پليس شهرى و ژاندارمرى ( مرزى و
روستايى ) تشكيل شده بوده، كميته انقلاب
اسلامى نيز به عنوان يكى از اركان مهم حفظ نظم و امنيت داخلى و
دفاع از ارزشهاى انقلاب در داخل كشور در بعد از پيروزى انقلاب به
اين مجموعه افزوده شد. كثرت نيروهاى پليس در بعد از انقلاب و
ضرورتهاى ادغام اين نيروها باعث شد تا در سال 1370 با تصميم مجلس
شوراى اسلامى اين سه نيرو در يكديگر ادغام و سيستم پليس واحد به
وجود آيد. براساس قانون جديد، پليس ايران جزيى از ستاد
نيروهاى مسلح و وابسته به وزارت كشور و در تبعيت از رهبرى
معظم انقلاب قرار دارد.
پليس جديد ايران در سه بخش تقريباً مستقل فرماندهي، حفاظت و
اطلاعات و سازمان عقيدتى سياسى تشكيل شده است. حوزه فرماندهى و
حفاظت و اطلاعات تقريباً در ساختار سيستم پليس كليه كشورهاى جهان
مشترك مى باشد. اما وجود سازمان عقيدتى سياسى از ويژگيهاى سيستم
پليس ايران محسوب مىگردد. اين سازمان موظف است تا در بعد اعتقادي،
سياسى نسبت به حفظ دستاوردهاى ارزشهاى انقلاب و ايجاد روحيه
ديندارى و اخلاق متناسب با تعليم دين اسلام كه حفظ حرمت انسانها از
جمله اصول اساسى است اقدام نمايد.
پليس در مقاطع مختلف
دوره آريايىها:
شهريار ريش سفيدان و پيران
دوره مادها:
واسطه
دوره هخامنشيان:
خشترپاون، شهربان، نگهبان، كاراون، ارك پات، اركبند، بازرسان شاهي،
استخبارات
دوره سلوكىها: به
سبك دوره هخامنشيان
دوره اشكانيان:
سازمان پوليس
دوره ساسانيان:
شهريك، ديهيك، كوئپان، ديوان حراس، نيزهداران
دوره اسلام:
محتسب، شرطه، شحنه، معاون، متواليالشرطه، صاحبالجسر،
امرالجسر(امرالجسرين)، درابون، عامله الشرطه، والى الحرب، عسس،
عسشباشي، حاكم، حافظ، صاحبالمدينه، صاحبالليل، طوافالليل،
احداث
دوره افشاريه:
داروغه، كدخدا، سرهنگ، خليفه، نواب، پاسبان
دوره زنديه:
داروغه،كلانتر، محتسب، نقيب، ميرشب، گزمه
دوره صفوي: ديوان
بيگى داروغه، ميرشب گزمه، شبگرد، پاكار، كشيكچيان دربندها،
محتسبالممالك، كلانتر، ادارهاحداث
دوره قاجاريه:
نسقچي، فراشباشي، دهباشي، پنجاهباشي، يوزباشي، ميرغضب
(ماموراعدام)، گزمه، ميرشب شبگرد، داروغه، كلانتر |